Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک روز پس از آنکه جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت ترامپ اعلام کردکه اغتشاشگران در ایران مسلح هستند؛ جبهه اصلاحات بیانیه داد!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز پنجشنبه ۱۹ آبان در حالی چاپ و منتشر شد که تحلیل و تأثیر اغتشاشات اخیر، درس‌های انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره برای دولت بایدن ومسیر حکمرانی نو در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

روزنامه سازندگی در شماره امروز خود بیانیه جبهه اصلاحات درباره اغتشاشات را مورد بررسی قرار داده است، ارگان حزب سازندگی بیانیه این گروه را تغییر شجاعانه خوانده و نوشته است:

جبهه اصلاحات ابراز خشونت از سوی همه جهت‌ها را مورد نقد قرار داده و آن را علیه امنیت مردم می‌داند؛ خشونت‌پرهیزی و اجتناب از شکل‌گیری و تقویت چرخهٔ خشونت، هم از منظر اخلاقی و هم از منظر اثربخشی و پیامداندیشی، برای تمامی طرف‌های بحران اخیر لازم و ضروری است. حاکمیت می‌بایست حق اعتراض و بیان خواسته‌های مسالمت‌آمیز گروه‌های مطالبه‌گر مردم را، در عمل به رسمیت بشناسد و با نهایت رواداری با آنان مواجه شود و برای تأمین امنیت، از اعمال خشونت پرهیز کند. ما خصوصاً دقت در حفظ جان‌ها و رعایت حرمت دماء شهروندان ایرانی را اکیداً از حاکمیت خواستاریم. به هیچ‌وجه و با هیچ دلیلی، جان باختنِ انسان‌ها، حتی یک نفر، در معرکه مواجهه معترضان و حکومت قابل پذیرش و قبول نیست، خاصه آنکه شاهد جان باختن تعداد کثیری از هموطنان‌مان در یک روز و واقعه، مانند جمعه‌های خونین زاهدان و خاش باشیم.

روزنامه تندرو هم‌میهن نیز این بیانیه را مورد ارزیابی قرار داده و در سرمقاله خود می‌نویسد:

وضعیت ایران به گونه‌ای است که چند مشکل جدی با یکدیگر تلاقی پیدا کرده و یکدیگر را تشدید می‌کنند. از این رو مواجهه با آنها درایت و ازخودگذشتگی همه نیروها را می‌طلبد. اگر حکومت یا طرف مقابل آن، گمان کنند که الان وقت مناسبی برای تفاهم نیست و نباید کوتاه آمد، بدون تردید به تشدید بحران کمک و آینده را غیرقابل پیش‌بینی می‌کنند. البته این به آن معنا نیست که هر رفتاری مجاز است، ولی عرف عقلا داوری خواهد کرد که کدام طرف در مسیر کاهش تنش است.

در ادامه این یادداشت آمده است:

وضعیت اقتصادی دهه ۹۰ به اندازه کافی گویای نزول فاحش تمام شاخص‌های رفاه مردم است. عدم حل مسئله زنان و جوانان و روابط خارجی، جملگی نوعی انفعال و نیز عصیانگری را در جامعه رواج داده که محصول آن وضعیت امروز ایران است. ما می‌توانیم با گفت‌وگو و اتحاد خود از این بحران عبور کنیم، به‌شرطی که ابتدا اراده‌ای برای این عبور شکل بگیرد. بقیه موارد در حین این عبور حل خواهد شد.

روزنامه آرمان ملی نیز به مانند سایر رسانه‌های اصلاح‌طلب به تحلیل این متن بلند و بالا پرداخته و و می‌نویسد:

اصلاح‌طلبان همواره گفت‌وگو را راهکار حل مشکلات می‌دانند و همگان شاهد بودند به‌رغم انتقاداتی که از صداوسیما داشتند، برای برداشتن گامی درجهت آرامش کشور حاضر به حضور در مناظره‌ها شدند. در بیانیه جبهه اصلاحات به این موضوع چنین اشاره شده است. ما اصلاح‌طلبان، هم مدافع حقوق و آزادی‌های اساسی همة شهروندان ایران و مطالبه‌گر اصلاحات ریشه‌ای در حکمرانی ایرانیم و هم مخالف صریح اعمال هر نوع خشونت از جانب تمامی طرف‌ها. خشن شدن فضای کشور می‌تواند زمینه‌ساز برهم خوردن امنیت مردم و تهدید تمامیت کشور باشد.

روزنامه اعتماد نیز در تیتر یک به این بیانیه پرداخته و نوشته است:

همزمان با گذشت بیش از ۵۰ روز از رخدادهای اعتراضی اخیر پس از مرگ مهسا امینی، جبهه اصلاحات ایران تحلیلی درخصوص اعتراضات فراگیر در کشورمان ارائه کرد؛ تحلیلی که در آن تلاش شده تا با نگاهی واقع‌بینانه نسبت به حوادث اخیر درک درستی از این حوادث ارائه شود، ضمن اینکه با ارزیابی تحلیلی نسبت به ریشه‌های بروز یک چنین حوادثی راهکارهای اجرایی برای برون‌رفت از مشکلات نیز ارائه شود. در این بیانیه ضمن هشدار نسبت به تقلیل ریشه‌های بحران به عوامل بیرونی و غیرواقعی تلاش می‌شود تا توجه سیاست‌گذاران به زیر پوست تحولات، جلب شود.

اما روزنامه کیهان بر خلاف روزنامه‌های اصلاح‌طلب بیانیه جبهه اصلاحات را همسویی با دشمن پس از اغتشاشات خوانده و نوشته است:

مدعیان اصلاح‌طلبی در فتنه ۸۸ پادو و حمال دولت آمریکا در ایجاد آشوب و سپس ترور و خرابکاری و تحریم‌های فلج‌کننده بودند. ضربه به معیشت مردم از طریق تحریم‌های فلج‌کننده، پیشنهاد برخی نمایندگان سران فتنه سبز به آمریکایی‌ها بود. مدعیان اصلاحات، فتنه‌گران سال ۸۸ و حامیان فعلی آشوب‌ها هستند. آن‌ها در دولت روحانی علاوه با واگذاری برنامه هسته‌ای در قالب خسارت محض برجام، مسبب تعطیلی توانمندی‌های کشور و بر باد دادن فرصت‌ها و زمینه‌ساز دو برابر شدن تحریم‌ها بودند. این طیف همچنین همراه با خواست دشمن، به‌دنبال برجام ۲ و ۳ و واگذاری توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران بود.

در ادامه این گزارش آمده است:

مردم ایران در انتخابات ۱۴۰۰ مدعیان اصلاحات را از دولت و شورای شهر و شهرداری پایتخت اخراج کردند و آنها عصبانی‌اند.

عملکرد مدعیان اصلاحات در دولت سابق به قدری فاجعه‌آمیز بود در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ جریان اصلاح‌طلب با لیدری خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و کروبی و تبلیغات فراوان توسط ۱۶ حزب اصلاح‌طلب تنها توانست ۲.۴۴۳.۳۸۷ رأی به دست بیاورد؛ یعنی حدود ۸ درصد کل آراء مأخوذه. همچنین در انتخابات شورای شهر در سال ۱۴۰۰ نیز لیست جمهور- تابلوی جدید لیست امید- علی‌رغم تَکرارِ خاتمی و تبلیغات گسترده اصلاح‌طلبان و فراخوان‌های لیدرهای جریان اصلاحات، ۲۱ بر صفر شکست خورد و بیشترین رأی اعضای این لیست در این انتخابات، تنها حدود ۳۶ هزار رأی بود. این در حالی است که در این انتخابات هیچ خبری از نظارت استصوابی شورای نگهبان هم نبود.

روزنامه جوان نیز بیانیه جبهه اصلاحات را هم سو با اظهارات تروریستی جان بولتون دانسته و نوشته است:

یک روز پس از آنکه جان بولتون، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دولت ترامپ در گفتگو با بی‌بی‌سی فارسی، اذعان کرد «که مخالفان (اغتشاشگران) ایران با سلاح‌هایی که از پایگاه‌های نظامی و از نقاطی در کردستان عراق وارد می‌شود، مسلح شده‌اند»، جبهه اصلاحات ایران در بیانیه‌ای ضمن تغییر ماهیت اغتشاشات به «اعتراضات» ریشه آن را ناشی از تحقیر شهروندان متکثر و سرکوب زندگی توصیف کرده است!

جوان در ادامه می‌نویسد:

نویسندگان بیانیه بدون اشاره به سه دهه حضور در مناصب اجرایی و تقنینی، درباره نقش خود در «میزان نارضایتی‌های انباشته و اعتراضات» ترجیح داده‌اند سکوت کنند. آن‌ها در این بیانیه در حالی بخشی از ریشه‌های «اعتراضات» کنونی را به عدم مشارکت اکثریتِ جامعه در انتخاباتِ سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ ارتباط داده‌اند که این جریان در هر دو دوره انتخابات پیش گفته نماینده و نمایندگان رسمی داشت و با عدم اقبال مردمی مواجه شد که البته ریشه این بی اقبالی به عملکرد دولت برآمده از اصلاحات و همچنین بی عملی اصلاح طلبان در مجلس دهم باز می‌گردد که اوج نبوغ آن‌ها به عکس یادگاری با فدریکاموگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا باز می‌گردد.

رسانه‌های ضد انقلاب از چه کسی خط می‌گیرند؟

روزنامه ایران در شماره امروز خود به تحلیل سخنان وزیر اطلاعات پرداخته و نوشته است:

روز گذشته مصاحبه وزیر اطلاعات با سایت پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب منتشر شد. حجت الاسلام خطیب در این مصاحبه ابعاد گوناگون اغتشاشات اخیر را بررسی کرد. وی در این مصاحبه از نقش سرویس‌های جاسوسی دشمن در طرح ریزی، اجرا و هدایت اغتشاشات گفت و برخی از مصادیق آن را عنوان کرد. اظهارات وزیر اطلاعات در حالی مطرح شد که پیش از آن نهادهای اطلاعاتی کشور ۴ بیانیه درباره اغتشاشات و حوادث مرتبط با آن صادر کردند. در اولین بیانیه وزارت اطلاعات جزئیاتی از روند دستگیری‌ها و نقش آفرینی گروه‌های معاند و تجزیه طلب در اغتشاشات اخیر منتشر کرد. در بیانیه دوم که به صورت مشترک میان وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه منتشر شد پروژه «ویران سازی» توسط دشمنان تشریح شد. دو بیانیه نیز درباره حادثه تروریستی شاهچراغ توسط وزارت اطلاعات منتشر شد.

ایران در ادامه نوشته است:

کنار هم قراردادن این بیانیه‌ها و همچنین مصاحبه وزیر اطلاعات طرحی را افشا می‌کند که حاکی از یک نقشه ضدامنیتی پیچیده و کم‌سابقه علیه ایران بوده است. این نقشه ضدامنیتی که از شهریور ۱۴۰۱ در فاز اجرایی قرار گرفت، در دورنمای خود یک «جنگ ترکیبی» را متشکل از کلیه ابعاد مذکور با هدایت کلیه طراحان و با اجرای کلیه ارکان عملیاتی خود به منصه ظهور گذاشت و با هوشیاری مردم و دولت، به اهداف شوم خود نرسید.

ترامپ؛ بازنده بزرگ انتخابات کنگره

روزنامه همشهری به تحلیل نتایج انتخابات آمریکا پرداخته و نوشته است:

 خود کنگره آمریکا شامگاه گذشته، با گذشت حدود ۲۴ ساعت پس از آغاز انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس نمایندگان و مجلس سنا، آرایش تقریبی خود را برای ۲ سال آینده شناخت. برخلاف برخی پیش‌بینی‌ها و نظرسنجی‌ها که انتظار داشتند نتایج انتخابات میان‌دوره‌ای با «موج قرمز» جمهوری‌خواهان و اختلاف فاحش آرای ۲ حزب به نفع حزب جمهوری‌خواه به پایان برسد، آنچه از صندوق‌های رأی بیرون آمد، وضعیت متفاوتی را نشان می‌دهد. نیویورک‌تایمز درباره وضعیت نتایج انتخابات کنگره آمریکا گزارش داد که احتمالاً مجلس نمایندگان نصیب جمهوری‌خواهان و مجلس سنا نیز در کنترل حزب دمکرات خواهد بود. این نتایج البته تا شمارش نهایی آرا قطعی نیست، اما اگر پرونده انتخابات کنگره آمریکا به همین شکلی که نیویورک‌تایمز و البته بسیاری دیگر از رسانه‌های آمریکایی تحلیل کرده با سلطه جمهوری‌خواهان در مجلس نمایندگان و اکثریت دمکرات در مجلس سنا بسته شود تا پایان کار دولت بایدن طی ۲ سال آینده با پدیده‌ای به‌نام «کنگره متوازن» روبه‌رو خواهیم بود.

منبع: مشرق

کلیدواژه: بازار خودرو حادثه شاهچراغ قیمت ویژه های مشرق مرور روزنامه ها حادثه تروریستی شاهچراغ روزنامه جوان روزنامه اعتماد روزنامه آرمان ملی کردستان عراق سید محمد خاتمی حجت الاسلام خطیب دولت ترامپ روزنامه همشهری سازمان اطلاعات سپاه جبهه اصلاحات خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت بیانیه جبهه اصلاحات مدعیان اصلاح وزیر اطلاعات اصلاح طلبان اصلاح طلب منتشر شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۸۳۱۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی

 

به گزارش «تابناک» روزنامه‌های امروز سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که وضعیت نامناسب موجودی آب در سد‌های ۳ استان صنعتی، تحرکات تازه در قاهره برای برقراری آتش بس در غزه، معطلی ۱۴ ماهه لایحه امنیت شغلی کارگران و انتقاد رئیس قوه قضائیه از صدور برخی احکام در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.


در ادامه تعدادی از یادداشت‌ها و سرمقاله‌های منتشره در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:


تیترخوانی به جای نگاه علمی!


روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان تیترخوانی به جای نگاه علمی! نوشت: یکی از عوارض منفی سرگرم شدن مسئولین دولتی و حکومتی به امور حاشیه‌ای و فعالیت‌های سیاسی جناحی و حزبی بدون تابلو اینست که به گزارش‌ها، مقالات، مصاحبه‌ها و حتی خبر‌های مراکز تحقیقاتی، رسانه‌ای و آماری توجه کافی نمی‌کنند و به تیترخوانی اکتفا و براساس همان چیزی که در تیتر‌ها می‌بینند قضاوت می‌کنند و تصمیم می‌گیرند و عکس‌العمل نشان می‌دهند. نتیجه این می‌شود که هرگز هیچ مشکلی حل نمی‌شود و ابهامات و یا حتی سوء‌تفاهم‌ها باقی می‌مانند.
نمونه روشنی که اخیراً اتفاق افتاد، موردی است که مرکز پژوهش‌های مجلس تحت عنوان «باز هم تیترخوانی به جای نگاه علمی به یک گزارش» از آن خبر داده است. مرکز پژوهش‌های مجلس، در توضیح مطلبی درخصوص اظهارنظر‌ها نسبت به گزارش گردشگری این مرکز اعلام کرد این گزارش مربوط به فاصله زمانی سال‌های ۱۳۹۱ تا ۱۴۰۰ و با لحاظ کردن شرایط کرونائی و مرتبط به عملکرد دولت‌های قبل و غیرمرتبط با عملکرد دولت فعلی بوده است.


جالب است که مسئولین مرتبط با موضوع بدون اینکه به جزئیات گزارش توجه کنند تا بفهمند که این گزارش درصدد ایراد وارد کردن به عملکرد آنان و دولت فعلی نیست در برابر آن موضع گرفتند درحالی که اگر متوجه محتوای گزارش می‌شدند از آن استقبال می‌کردند. همین واکنش باعث شد مرکز پژوهش‌ها در توضیح اقدام خود به مسئولین مربوطه گوشزد کند «حداقل انتظار می‌رفت مسئولان دولت قبل به این مساله واکنش نشان می‌دادند نه مسئولان دولت فعلی».


این واقعه نشان می‌دهد موضعگیری براساس تیترخوانی جای نگاه علمی را گرفته و در بالاترین سطوح کارگزاری و حکمرانی کشور توجهی به محتوای گزارش‌های تحقیقی صورت نمی‌گیرد. این وضعیت در زمینه‌های دیگر به ویژه اخبار، مصاحبه‌ها، اظهارنظر‌ها و گزارش‌های رسانه‌ای نیز وجود دارد و افرادی که در بخش‌های روابط عمومی و اطلاع‌رسانی دستگاه‌های دولتی و حکومتی فعالیت می‌کنند، موضعگیری منفی را بر بررسی علمی و تلاش برای تصحیح عملکرد‌ها و تبدیل کردن نقاط قوت به نقاط ضعف ترجیح می‌دهند. این نوع برخورد با تحقیقات، آمارها، گزارش‌ها و اظهارنظر‌های مراکز علمی، رسانه‌ها و صاحبنظران قطعاً به زیان دولت و کشور است، زیرا به جای رفع نواقص به استمرار عملکرد‌های منفی دامن زده می‌شود و اوضاع هرگز به طرف بهبود یافتن به پیش نمی‌رود.


اوج این رفتار غیرعلمی را می‌توان در پاسخ دادن دستگاه‌های دولتی به انتقاد‌های نمایندگان مجلس از عملکرد مسئولین اجرائی مشاهده کرد. طبق اصل ۸۴ قانون اساسی نمایندگان حق دارند در تمام امور کشور اظهارنظر کنند. علاوه بر این، حق تحقیق و تفحص هم دارند. اصل ۷۶ قانون اساسی می‌گوید: «مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد.» و اصل ۸۶ می‌گوید: «هر نماینده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه مسائل داخلی و خارجی کشور اظهارنظر نماید.» در تمام چهار دهه گذشته این دو اصل اجرا شدند و نمایندگان مجلس درباره مسائل مختلف اظهارنظر کردند و معمولاً به نظرات آنان توجه نیز شد هرچند در مواردی بعضی دستگاه‌ها اِعمال این حق قانونی توسط نمایندگان را تاب نیاوردند و آن‌ها را تعقیب و یا از حقوقشان محرومشان کردند. متاسفانه این برخورد غیرقانونی در سال‌های اخیر تشدید و جوابیه دادن‌های پیاپی به سخنان میان دستور نمایندگان مجلس به یک رویه تبدیل شده است بطوری که وقتی روزنامه‌ها اقدام به انتشار اخبار مجلس می‌کنند در مواردی که خوشایند دولتمردان نیست بلافاصله جوابیه صادر می‌کنند و حتی روزنامه‌های منتشرکننده سخنان نمایندگان مجلس نیز به سیاه‌نمائی متهم می‌شوند!


کار دولتیان به معنای اینست که اولاً نمایندگان مجلس از حق قانونی خود که قانون اساسی به آن‌ها داده استفاده نکند و ثانیاً روزنامه‌ها دچار خودسانسوری شوند و از چاپ انتقاد‌ها خودداری نمایند. روشن است که چنی توقعی با حقوق ملت و مصالح کشور در تضاد است و روزنامه‌نگار اگر این شغل را برای خدمت به مردم برگزیده باشد هرگز تسلیم چنین خواسته خلاف شرافت روزنامه‌نگاری نخواهد شد.
راه حل این مشکل، استمرار جدال نیست. دولتمردان باید کسانی را به مسئولیت‌های مرتبط با مجلس و اطلاع‌رسانی دولتی بگمارند که به اخبار و گزارش‌ها نگاه علمی داشته باشند. چنین افرادی می‌توانند از طریق تعامل قانونی با رسانه‌ها و انتقادکنندگان راه را برای تفاهم هموار کنند و با بهره‌گیری از انتقاد‌ها به تبدیل شدن نقاط ضعف دولت‌ها به نقاط قوت کمک نمایند.


خودکشی پزشکان بهانه بیماران!


غلامرضا صادقیان طی یادداشتی در شماره امروز جوان با عنوان خودکشی پزشکان بهانه بیماران! نوشت: «خودکشی پزشکان» گزاره‌ای شده است که گاهی از آن برای هدفی غیرانسانی بهره می‌گیرند. در توضیح این ادعا می‌گویم که خودکشی پزشکان با خودکشی مهندسان یا با هر یک از مشاغل دیگر، یکسان است، هرچند همگی تلخ و نپذیرفتنی است، و خودکشی پزشکان لزوماً فاجعه‌بارتر از خودکشی دیگران نیست. ممکن است ادعا شود خودکشی در دو استان مشخص که بالاترین نرخ خودکشی را دارند، با خودکشی پزشک تحصیلکرده که کشور برای او هزینه میلیاردی کرده و به او به‌شدت نیازمند است، قابل‌قیاس نیست. این حرف نیز اگرچه غیرانسانی است، اما به‌شرط پذیرش فرض آن، پزشکان تنها صنف تحصیلکرده‌ای نیستند که خودکشی می‌کنند، بسا موارد خودکشی دیگر در میان اقشار تحصیلکرده غیرپزشک دیده می‌شود. مضافاً این ادعا که «خودکشی پزشکان زیاد شده است» باید با عدد و رقم مشخص شود، نه با آنچه برخی فعالان اصلاح‌طلب هربار ادعا می‌کنند و نه با هیاهوی مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی که صراحتاً با نتیجه‌گیری انتهای سخن خود نشان داده است از این هیاهو که هیچ مرجع رسمی آن را تأیید نکرده و آماری مقایسه‌ای از آن در دست نیست، دنبال چیز دیگری است! این شخص به یک رسانه اصلاح‌طلب گفته است: «سرعت خودکشی در میان پزشکان و رزیدنت‌ها صعودی شده و احتمال دارد که به‌زودی نرخ خودکشی پزشکان در ایران از سایر کشور‌ها پیشی بگیرد. مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار روی خودکشی پزشکان، سختی‌کار، برخورد‌های خشن بیمار و خانواده بیمار و محیط پادگانی بیمارستان‌ها است. رزیدنت‌ها گاهی ۷۲ساعت نمی‌توانند بخوابند. از رزیدنت بیگاری می‌کشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده، هزینه‌های درمان بالا رفته است و بیمه‌ها هزینه را نمی‌پردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار می‌گیرند.»


این فاجعه‌ای بدتر از خودکشی است که برخی جملات را ردیف کنیم تا نتیجه بگیریم که مسئله خودکشی، به سختی‌کار و بحث مالی و دستمزد‌ها بازمی‌گردد؛ و سپس زمینه‌ای فراهم کنیم برای افزایش تعرفه‌ها و کاستن از آنچه «سختی کار» پزشکان می‌نامند. در این میان اتهام دیگری هم بزنیم که «مردم برخورد خشن با پزشک دارند»! واقعیتی که در جامعه شدیداً خلاف آن دیده می‌شود و هیچ صنفی محترم‌تر از پزشکان نیستند با آنکه برخورد برخی از آنان با بیمار، خشک و بی‌روح است. وارونه‌سازی واقعیت، کمکی به پزشکان نمی‌کند. باید یک نهاد نظارتی از چنین افرادی بخواهد آمار خود را در مقایسه با دیگر اقشار و مقایسه با کل و با بقیه کشور‌ها دقیق و مستند عرضه کنند. چیزی در دست ندارند، جز هیاهو و تولید محتوا برای کسی که از خودکشی پزشکان می‌رسد به تقبیح عنبر نسا!


وضعیت جامعه پزشکی ما نشان می‌دهد آنان نیز مانند صنوف دیگر، یک کلیت و اکثریت خوب و بلکه به نسبت دیگر صنوف، اکثریت مطلق خوب‌تری دارند. ولی یک پزشک بد نسبت به یک کارگر بد، صدای بدبودنش همه‌جا را پر می‌کند. اگر جامعه پزشکی نیز در تهذیب اخلاق کوشا نباشد، مانند بقیه، همان سرنوشت شوم بی‌اخلاقی را پیدا می‌کند و اینجا فریاد واپزشکا! واپزشکا! شعاری بیش نیست. 


در نیمه دوم دهه ۷۰، دو انترن جوان در بحبوحه گلدکوئست به کیهان آمدند، با وضعیتی پریشان و نگران! حرف‌شان دقیقاً این بود: «حالا که کسانی با گلدکوئست یک‌شبه میلیونر می‌شوند، چه انگیزه‌ای برای درس‌خواندن ما باقی می‌ماند»! مشخص است که این عبارات بی‌نیاز از هرگونه توضیح اضافی است. در همان سال‌ها یک شبکه مافیایی در وزارت بهداشت، ماجرای تقلب در آزمون دستیاری را بین سال‌های ۷۷ تا ۸۲ رقم زد. من در کیهان افشاگر این فساد بودم. پزشکانی که ۶۰ میلیون تومان پول آن زمان معادل ۳۰ میلیاردتومان پول اکنون را برای خرید کلید تقلب پرداختند و هرگز از دستیاری و بعد تخصص حذف نشدند و پروانه‌ای هم باطل نشد. این هم نمونه‌ای از نفوذ بی‌اخلاقی و فساد در هر صنفی است و اینجا صنف پزشک. هرچند همان زمان در کیهان نوشتم که بحث‌هایی از نفوذ سیاسی برای هدایت عده‌ای خاص به دوره تخصص پزشکی مطرح است. باز در همان حدود دو موضوع ورود خون‌های آلوده از فرانسه و خرید یک دستگاه پالایش خون آلوده را در کیهان افشا کردم که برای آن با شکایت وزارت بهداشت دولت اصلاحات ۱۱ بار به دادگاه رفتم، اما در نهایت بیماران هموفیلی و بازماندگان درگذشتگان، بر اثر آن افشاگری با پیروزی در دادگاه، دولت را مجبور به پرداخت بزرگ‌ترین خسارت تاریخ دولت‌های قبل و بعد از انقلاب به‌عنوان دیه بیماران کردند. میزان تکذیب و انکار وزارت بهداشت درباره این تخلفات نیز برگ زرین دیگری از وضعیت اقلیت فسادپذیر و فسادخوی هر جامعه‌ای دارد- و اینجا پزشکان!
اکنون سوارشدن روی ادعایی دیگر را شاهدیم: افزایش خودکشی پزشکان! اما مسموع نیست. پزشکان هم مشکل و سختی دارند مثل بقیه جامعه. مگر بقیه در حال خور و خواب و خستگی‌درکردن هستند؟! حتی خبر تازه که یک جمع ۲۵ نفری از پزشکان نیز مثل همه کسانی که مشروب تقلبی می‌خورند، مشروب تقلبی خوردند، نشان می‌دهد در شاخص‌های اجتماعی همه مثل هم هستند، یعنی همه‌چیز علی‌السویه است؛ و تعریف یک «تفاوت» با هدف خاص پذیرفتنی نیست.

نوبت «وعده صادق» اقتصادی


 مصطفی منتظر طی یادداشتی در شماره امروز خراسان نوشت: عملیات ترکیبی «وعده صادق» دارای ابعادی گسترده و چندلایه‌ای برای ایران، منطقه و جهان بوده است که متاسفانه مسئولان بخش‌های غیرنظامی به درستی از آن استفاده نمی‌کنند. طوفان الاقصی، اولین حمله به منطقی بود که کشور‌های عربی را وارد جریان عادی‌سازی با اسرائیل می‌کرد و یک ائتلاف عربی-عبری را برای جایگزینی آمریکا در منطقه می‌نشاند. یعنی آمریکا قصد داشت تا برای کم کردن حضور در خاورمیانه و تمرکز در شرق آسیا، قواعدی از یک جریان امنیتی و اقتصادی را پایه بنهد تا ایران و محور مقاومت خودبه‌خود حذف شوند. این منطق با توافق آبراهام شروع و با کریدور آیمک تداوم یافته بود. اما حالا این توافق، بخش بزرگی از معنای امنیتی خود را از دست داده است. مجموعه کشور‌های حاضر در آن با رهبری آمریکا با تمام توان نتوانستند در مقابل صرفا ۱۰۰ موشک بالستیک و ۴۰۰ پهپاد از منطقه کوچک سرزمین‌های اشغالی حفاظت کنند، پس بخش امنیتی در وعده صادق فروریخته است. اما مسئله این است که بخش اقتصادی آن به قوت خود باقی است. آنچه ایران باید انجام دهد، شکل‌دهی به یک پیوست اقتصادی برای وعده صادق در عرصه ایجابی است. یعنی ایران می‌تواند حفظ امنیت کشور‌های حاشیه خلیج فارس را تا حدی تضمین کند و در ازای آن، قرارداد‌های روی زمین و استراتژیکی با آن‌ها ببندد که تحقق آن برای هر دو طرف سودمند و ترک آن هم به شدت مضر است. قرارداد‌هایی که معنای همکاری استراتژیک را درون خود داشته باشد. 
یعنی علاوه بر بازی دوطرفه، متضمن یک معنای بزرگ‌تر در معامله با کشور‌های بزرگ و قدرتمند باشد. نکته این است که اگر از این ظرفیت استفاده نشود، طرف مقابل با اهرم اقتصادی و فشار عمومی به ایران، عملا آورده آن را محو کرده و دوباره دست خود را بالاتر از دست ایران قرار می‌دهد. یعنی آثار امنیتی به وجود آمده هم با تکانه‌های اقتصادی جامعه ایران، نابود خواهد شد. این عملیات می‌تواند در پرونده ایران-آمریکا هم تغییر جدی ایجاد کند. آمریکایی‌ها حالا می‌دانند که بدون خواست ایران، نمی‌توانند حضور خود در خاورمیانه را به سلامت کاهش دهند. پس باید امتیازی در ازای آن بدهند. 
این همان چیزی است که ایران باید آن را تعریف کند و نه اینکه آمریکایی‌ها تعریف کنند و ایران آن را جرح و تعدیل دهد. توافقی که در آن مسئله اصلی «رفع تحریم» نیست بلکه «انتفاع اقتصادی ایران» است؛ و البته تمام مسائل سیاست خارجی ایران و پرونده‌های آن را شامل نمی‌شود بلکه به عنوان بخشی از مسئله اقتصاد ایران مورد توجه واقع‌بینانه قرار می‌گیرد. همان گونه که از تلاش‌های حاج قاسم در بازکردن مسیر زمینی چابهار به سواحل مدیترانه به درستی استفاده نشد، این فرصت تاریخی هم در حال از دست رفتن است. راه‌حل، خروج از چارچوب‌های ذهنی برجام، مذاکره حقوقی برای رفع تحریم، رفع تنش، توافقی برای فروش نفت، اعتماد به همسایه بدون توجه به شرایط جهانی و... است که چندین بار تجربه شده و همگی شکست خورده است.

دیگر خبرها

  • پیشنهاد پایداری به شانا برای تکمیل لیست در دور دوم انتخابات
  • خودکشی پزشکان بهانه بیماران! /تیترخوانی به جای نگاه علمی! /نوبت «وعده صادق» اقتصادی
  • طرحی برای رسانه‌های فردای ایران
  • مردم از گرانی فوق العاده رنج می‌برند
  • آیت الله مکارم شیرازی: مردم از گرانی، فوق العاده رنج می‌برند
  • روزنامه شرق: بهترین فرصت مذاکره مستقیم با آمریکا را از دست ندهید! / اجرای برجام و FATF اولویت نظام پس از عملیات وعده صادق
  • رسانه‌های جبهه مقاومت روز به روز قدرت بیشتری می‌گیرند
  • دیدار مهم سران گروه‌های مقاومت فلسطین
  • بیانیه حماس، جهاد اسلامی و جبهه مردمی برای آزادی فلسطین
  • بیانیه مشترک حماس، جهاد اسلامی و جبهه مردمی برای آزادی فلسطین